تاریخ شروع:
|
تاریخ پایان:
|
سه شنبه | 15:00 | 17:00 |
این مجموعهدرسگفتارها صرفاً به تقریری تاریخی از موسیقی نمیپردازد. بلکه اساساً بر نظامی فلسفی مبتنی است که عمدتاً وامدارِ تفکرِ گئورگ فریدریش هگل و تئودور آدورنو است. فلسفة موسیقیِ آدورنو را به انتقاداتش از صنعتِ فرهنگ خلاصه میکنند، که جز کژتابیِ اندیشة او نتیجهای نداشتهاست. درحالیکه بحثهای اصلیِ او غالباً آمیخته با مباحثی فنی و تکنیکال از موسیقی است. بررسیِ فلسفة موسیقیِ آدورنو باید به ارائة تصویری منسجم از تاریخِ موسیقی منجر شود. حاصلِ اصلیِ بحثِ فلسفة موسیقی، یا تاریخِ مفهومیِ موسیقی، بایستی به ارزیابیِ فرهنگیِ «شنیدن» تخصیص یابد. سایة راهنماییهای راهگشای آدورنوشناسِ برجسته، مَکس پَدیسُن بر طرحِ درسِ این دوره مشهود است. اما، به اقتضای هر بحث متونِ مرتبطی از خودِ آدورنو، یا نوشتارهایی از خودِ آهنگسازان در کلاس قرائت خواهد شد. تحلیل، آنالیز، و شنیدنِ نمونههای صوتیِ آهنگسازانِ بزرگِ تاریخِ موسیقیِ غربی نیز در این دوره بخشِ لاینفک از مباحث است. در این دو ترم نشان خواهیم داد که روحِ موسیقایی چگونه مرزهای فرم و ژانر را یکبةک درمینوردد تا سرانجام به رهایی از ماتریالِ خود برسد، و اینک، موسیقیِ فردا را چگونه میتوان به انتظار نشست. این بیست جلسه به بررسیِ ۱۵ چهرة اصلیِ تاریخِ موسیقی میپردازد، اما در طولِ هر بحث به سایرِ چهرهای مهم نیز اشاره خواهد شد.
ــــــــــــــــــ طرحِ درسِ ترمِ نخستِ «تاریخِ مفهومیِ موسیقی» ــــــــــــــــــ
ــــ تاریخِ مفهومیِ موسیقی (۱): تاریخِ مرگِ موسیقیِ کبیر ــــ
۱. تئودور آدورنو و فلسفة تاریخِ موسیقی
در این جلسه مفاهیمِ کلیدیِ اندیشة آدورنو در نسبت با مفهومِ تاریخ آناکاوی شده، و ایدة «تاریخِ طبیعی» از هگل تا لوکاچ و سپس بنیامین و آدورنو بررسی خواهد شد.
۲. باخ و ایدة «موسیقیِ کبیر»
موسیقیِ باخ ازدریچة بحثِ مهمِ «مرگِ هنرِ کبیر» در هگل، بهمنزلة تحققِ تاریخیِ «هنرِ کبیر» معرفی میشود. نقطهای که پیوندگاهِ دین، جادو، راز، هنر، هنرمند، و اثرِ هنری است.
۳. بتهوون (۱): خودایستاییِ موسیقایی
پراکسیسِ بتهوون بهمثابة سوژهای دیالکتیکی بررسی میشود: دیالکتیکِ سوژه و ابژه، که راهِحلی بتهوونی است برای احیای مجددِ موسیقی کبیر.
۴. بتهوون (۲): سبکِ متأخّر
بحثِ آدورنو دربارة مسألة سبکِ متأخّر در این جلسه مطرح میشود، و سپس به بررسیِ رهیافتِ فرجامینِ بتهوون برای غلبه بر سرنوشت (یا همان تُنالیته) پرداخته خواهد شد.
۵. بِرلیوز: تغییرِ تکنیکال و بحران در منطقِ موسیقایی
رخدادِ بتهوونی به سه وجهِ انتزاعی تقسیم شده، که هریک جداگانه از بِرلیوز، واگنِر، و برامس، حیاتِ مجدّد مییابد. برلیوز جداییِ وجهِ دراماتیکِ موسیقیِ بتهوون است از خودِ فرم؛ بِرلیوز بهمنزلة پیوندگاهِ «موسیقیِ انقلابیِ بورژوایی» و «عصرِ کاپیتالیستِ صنعتی».
۶. واگنِر درجستجوی اسطورة طبیعت
بحثِ واگنِر علیالخصوص از دریچة صورتبندیِ آدورنو از او مطرح میشود. جداییِ وجهِ سوبژکتیوِ بتهوون از فرمِ او منجر به برپاییِ نوعی زیباشناسی میشود که تجلیِ انضمامیاش در فاشیسم و نازیسم محقق خواهد شد.
۷. برامسِ پیشرو
واپسین وجه که از رخدادِ بتهوونی نشأت میگیرد، وجهِ پیشرو یا برامسیِ آن است، که از برخوردِ ذاتاً آلمانیِ او با مقولة دِوِلُپمان در فرم منتج است. پیشرو بودنِ برامس برحسبِ مقالهای از شوِنبِرگ با همین نام، درتضاد با وجهِ واپسروندة واگنِری بسط مییابد.
۸. دُبوسی و سرسپردگی به اُبژه
در این ایستگاه مهمترین جریانِ موسیقیِ غیرِ آلمانی (یعنی فرانسه)، بررسی میشود. موسیقیِ فرانسه و ایدة «هنر برای هنر» بهمنزلة رهیافتی است برای فرار از دیالکتیکِ اجتنابناپذیرِ اثرِ هنری.
۹. ابقای سوژة بیانگر در مالِر
همزمان با گراییدنِ فرهنگِ موسیقایی به ایدهئولوژی، عقلانیت که نمودِ تامی در اثرِ هنری داشت، اکنون به تخیل تقلیل یافته و خودش را در زبانِ مالِر بازمییابد. مالِر مجدّداً تنالیته را اینبار بهمثابة امری بیانگر آبستن میکند.
۱۰. شوِنبِرگ و رهایی
دیالکتیکِ سوژه و اُبژه در همة ساحتهای خود در تاریخ در این ایستگاه به پایان میرسد، و تصویرِ «مرگِ هنرِ کبیرِ» هگلی در موسیقی عملاً تصویر میشود.
ــــــــــــــــــ طرحِ درسِ ترمِ دومِ «تاریخِ مفهومیِ موسیقی» ــــــــــــــــــ
ــــ تاریخِ مفهومیِ موسیقی (۲): موسیقیِ امروز، رهایی، و زوالِ امرِ مدرن ــــ
۱. بارتُک و عطف به فولک
پارادایمِ رهاییِ شوِنبِرگی ریشهها، پیامدها، و ابعادِ وسیعی دارد، که یکی از آغازگاههای آن در مقولة «فولک» ریشه دارد. اروپای دستنخوردة جنوبی و شرقی که صنعت را هنوز تجربه نکرده، در حالِ تجربهای تناقضآمیز از اجتماعِ طبیعی (فولک) در تقابل با فردیت است که در موسیقیِ بارتُک بهنحوی حل و رفع میشود.
۲. هیندِمیت و اُبژکتیویتة نو
رویکردِ عامدانة جریانِ نوکلاسیک به مفهومِ صناعت، ایجادِ نوعی اُبژکتیویتة جدید است در روزگاری که اُبژه بهمنزلة ماتریالِ موسیقایی درحالِ مردن و رو به انقضا است. این اُبژکتیویسم بهمنزلة آنتیتزِ مکتبِ دومِ وین بازخوانی خواهد شد.
۳. استراویسنکی و موسیقیِ تثبیتشده
ناتوانی از یافتنِ «امرِ نو» (بهمنزلة عنصرِ پیشبرنده و محققکنندة تاریخ) در ساحتِ ماتریالِ موسیقایی، نفیِ مطلقِ سوبژکتیویته دربرابرِ اجتماعگرایی، اجتناب از مواجهه با بحرانِ تاریخیِ «مدرنیته» موسیقی را بهمنزلة امری تثبیتشده پیش میگذارد.
۴. دوقطبیِ استراوینسکی-شوِنبِرگ
بررسیِ این دوقطبی که آدورنو نخستینبار آن را صورتبندی کرد، ازدریچة دو مفهومِ «تجربة مدرنیته» و «تجربة توسعةافتگیِ شبهِمدرن» آنالیز میشود، و اشارة کوتاهی نیز به رهیافتِ پروکوفیِف و شوستاکوویچ خواهد شد.
۵. شوِنبِرگ: از آتُنال تا دوازدهتُنی
رهیافتهای شوِنبِرگ برای احیای دیالکتیک و زنده نگاه داشتنِ تاریخِ موسیقیِ اروپایی در این جلسه بررسی میشود.
۶. ماتریالیسمِ فرمال با مکتبِ دارمشْتات
در این رخداد مجدّداً به پرسش از فرم بازخواهیم رسید، و این مسأله که فرم چگونه از وضعیتی درونی در اثرِ هنری به بیرون رهایی مییابد، در اندیشة پیِر بولِز و مکتبِ دارمشْتات بررسی خواهد شد.
۷. رهایی از قصدیّت در آلهآتوریسیزمِ جان کِیج
ایستگاهِ آلهآتوریسیزم و تفکرِ رخدادینِ کِیج بهمنزلة خودآشکارگیِ خودوضعکنندة صوت بهمثابة امری خودآیین است. در این جلسه ازدریچة بررسیِ آثارِ کِیج به تحققِ تاریخیِ دیالکتیکِ قصدیت و بیمقصودی (که در کانت وضع شده) اشاره میکنیم.
۸. مینیمالیسم بهمثابة واکنشی سوبژکتیو
آنتیتزِ جریانِ آلهآتوریسیزم را میتوان بهنحوِ بارز در مینیمالیسم مشاهده کرد. موسیقیای که سوژة رهاشده را به بازی میگیرد و دیالکتیک را در سطحِ تقابلِ دو جریانِ فکریِ متناقض احیا میکند.
۹. واپسین رخداد: موسیقیِ الکترونیک
موسیقیِ الکترونیک استیلای آنتیتزِ خودِ ماتریالِ موسیقایی است. در این جلسه به بررسیِ آثارِ موسیقیِ الکترونیک، تغییرِ سازها و آماده شدنِ ماتریالِ موسیقایی برای ورود به دنیای متکثّرِ موسیقی و صنعتیشدنِ فرهنگِ موسیقایی، و نیز به امکانِ شنیدهشدنِ موسیقی بهمنزلة پدیداری غیرِ تمامیتخواه بهوساطتِ تکنولوژی، پرداخته خواهد شد.
۱۰. زایشِ «موسیقیِ نظری» از روحِ موسیقیِ عملی
در این جلسه پس از بررسیِ نظری و درعینِ حال انتقادیِ «مرگِ موسیقیِ کبیر» و پرداختن به جنبههای هستیشناختیِ آن، به امکانِ حیاتِ موسیقی بهمنزلة «موسیقیِ نظری» خواهیم پرداخت. در این جلسه بهصورتِ پراکنده از ایدههای هگل در درسهای زیباشناسی دربارة موسیقی و بحثِ مبادیشناختیِ فارابی در موسیقیِ کبیر نیز یاد خواهیم کرد.
ــــــــــــــــــ طرحِ درسِ ترمِ نخستِ «تاریخِ مفهومیِ موسیقی» ــــــــــــــــــ
ــــ تاریخِ مفهومیِ موسیقی (۱): تاریخِ مرگِ موسیقیِ کبیر ــــ
۱. تئودور آدورنو و فلسفة تاریخِ موسیقی
در این جلسه مفاهیمِ کلیدیِ اندیشة آدورنو در نسبت با مفهومِ تاریخ آناکاوی شده، و ایدة «تاریخِ طبیعی» از هگل تا لوکاچ و سپس بنیامین و آدورنو بررسی خواهد شد.
۲. باخ و ایدة «موسیقیِ کبیر»
موسیقیِ باخ ازدریچة بحثِ مهمِ «مرگِ هنرِ کبیر» در هگل، بهمنزلة تحققِ تاریخیِ «هنرِ کبیر» معرفی میشود. نقطهای که پیوندگاهِ دین، جادو، راز، هنر، هنرمند، و اثرِ هنری است.
۳. بتهوون (۱): خودایستاییِ موسیقایی
پراکسیسِ بتهوون بهمثابة سوژهای دیالکتیکی بررسی میشود: دیالکتیکِ سوژه و ابژه، که راهِحلی بتهوونی است برای احیای مجددِ موسیقی کبیر.
۴. بتهوون (۲): سبکِ متأخّر
بحثِ آدورنو دربارة مسألة سبکِ متأخّر در این جلسه مطرح میشود، و سپس به بررسیِ رهیافتِ فرجامینِ بتهوون برای غلبه بر سرنوشت (یا همان تُنالیته) پرداخته خواهد شد.
۵. بِرلیوز: تغییرِ تکنیکال و بحران در منطقِ موسیقایی
رخدادِ بتهوونی به سه وجهِ انتزاعی تقسیم شده، که هریک جداگانه از بِرلیوز، واگنِر، و برامس، حیاتِ مجدّد مییابد. برلیوز جداییِ وجهِ دراماتیکِ موسیقیِ بتهوون است از خودِ فرم؛ بِرلیوز بهمنزلة پیوندگاهِ «موسیقیِ انقلابیِ بورژوایی» و «عصرِ کاپیتالیستِ صنعتی».
۶. واگنِر درجستجوی اسطورة طبیعت
بحثِ واگنِر علیالخصوص از دریچة صورتبندیِ آدورنو از او مطرح میشود. جداییِ وجهِ سوبژکتیوِ بتهوون از فرمِ او منجر به برپاییِ نوعی زیباشناسی میشود که تجلیِ انضمامیاش در فاشیسم و نازیسم محقق خواهد شد.
۷. برامسِ پیشرو
واپسین وجه که از رخدادِ بتهوونی نشأت میگیرد، وجهِ پیشرو یا برامسیِ آن است، که از برخوردِ ذاتاً آلمانیِ او با مقولة دِوِلُپمان در فرم منتج است. پیشرو بودنِ برامس برحسبِ مقالهای از شوِنبِرگ با همین نام، درتضاد با وجهِ واپسروندة واگنِری بسط مییابد.
۸. دُبوسی و سرسپردگی به اُبژه
در این ایستگاه مهمترین جریانِ موسیقیِ غیرِ آلمانی (یعنی فرانسه)، بررسی میشود. موسیقیِ فرانسه و ایدة «هنر برای هنر» بهمنزلة رهیافتی است برای فرار از دیالکتیکِ اجتنابناپذیرِ اثرِ هنری.
۹. ابقای سوژة بیانگر در مالِر
همزمان با گراییدنِ فرهنگِ موسیقایی به ایدهئولوژی، عقلانیت که نمودِ تامی در اثرِ هنری داشت، اکنون به تخیل تقلیل یافته و خودش را در زبانِ مالِر بازمییابد. مالِر مجدّداً تنالیته را اینبار بهمثابة امری بیانگر آبستن میکند.
۱۰. شوِنبِرگ و رهایی
دیالکتیکِ سوژه و اُبژه در همة ساحتهای خود در تاریخ در این ایستگاه به پایان میرسد، و تصویرِ «مرگِ هنرِ کبیرِ» هگلی در موسیقی عملاً تصویر میشود.
ــــــــــــــــــ طرحِ درسِ ترمِ دومِ «تاریخِ مفهومیِ موسیقی» ــــــــــــــــــ
ــــ تاریخِ مفهومیِ موسیقی (۲): موسیقیِ امروز، رهایی، و زوالِ امرِ مدرن ــــ
۱. بارتُک و عطف به فولک
پارادایمِ رهاییِ شوِنبِرگی ریشهها، پیامدها، و ابعادِ وسیعی دارد، که یکی از آغازگاههای آن در مقولة «فولک» ریشه دارد. اروپای دستنخوردة جنوبی و شرقی که صنعت را هنوز تجربه نکرده، در حالِ تجربهای تناقضآمیز از اجتماعِ طبیعی (فولک) در تقابل با فردیت است که در موسیقیِ بارتُک بهنحوی حل و رفع میشود.
۲. هیندِمیت و اُبژکتیویتة نو
رویکردِ عامدانة جریانِ نوکلاسیک به مفهومِ صناعت، ایجادِ نوعی اُبژکتیویتة جدید است در روزگاری که اُبژه بهمنزلة ماتریالِ موسیقایی درحالِ مردن و رو به انقضا است. این اُبژکتیویسم بهمنزلة آنتیتزِ مکتبِ دومِ وین بازخوانی خواهد شد.
۳. استراویسنکی و موسیقیِ تثبیتشده
ناتوانی از یافتنِ «امرِ نو» (بهمنزلة عنصرِ پیشبرنده و محققکنندة تاریخ) در ساحتِ ماتریالِ موسیقایی، نفیِ مطلقِ سوبژکتیویته دربرابرِ اجتماعگرایی، اجتناب از مواجهه با بحرانِ تاریخیِ «مدرنیته» موسیقی را بهمنزلة امری تثبیتشده پیش میگذارد.
۴. دوقطبیِ استراوینسکی-شوِنبِرگ
بررسیِ این دوقطبی که آدورنو نخستینبار آن را صورتبندی کرد، ازدریچة دو مفهومِ «تجربة مدرنیته» و «تجربة توسعةافتگیِ شبهِمدرن» آنالیز میشود، و اشارة کوتاهی نیز به رهیافتِ پروکوفیِف و شوستاکوویچ خواهد شد.
۵. شوِنبِرگ: از آتُنال تا دوازدهتُنی
رهیافتهای شوِنبِرگ برای احیای دیالکتیک و زنده نگاه داشتنِ تاریخِ موسیقیِ اروپایی در این جلسه بررسی میشود.
۶. ماتریالیسمِ فرمال با مکتبِ دارمشْتات
در این رخداد مجدّداً به پرسش از فرم بازخواهیم رسید، و این مسأله که فرم چگونه از وضعیتی درونی در اثرِ هنری به بیرون رهایی مییابد، در اندیشة پیِر بولِز و مکتبِ دارمشْتات بررسی خواهد شد.
۷. رهایی از قصدیّت در آلهآتوریسیزمِ جان کِیج
ایستگاهِ آلهآتوریسیزم و تفکرِ رخدادینِ کِیج بهمنزلة خودآشکارگیِ خودوضعکنندة صوت بهمثابة امری خودآیین است. در این جلسه ازدریچة بررسیِ آثارِ کِیج به تحققِ تاریخیِ دیالکتیکِ قصدیت و بیمقصودی (که در کانت وضع شده) اشاره میکنیم.
۸. مینیمالیسم بهمثابة واکنشی سوبژکتیو
آنتیتزِ جریانِ آلهآتوریسیزم را میتوان بهنحوِ بارز در مینیمالیسم مشاهده کرد. موسیقیای که سوژة رهاشده را به بازی میگیرد و دیالکتیک را در سطحِ تقابلِ دو جریانِ فکریِ متناقض احیا میکند.
۹. واپسین رخداد: موسیقیِ الکترونیک
موسیقیِ الکترونیک استیلای آنتیتزِ خودِ ماتریالِ موسیقایی است. در این جلسه به بررسیِ آثارِ موسیقیِ الکترونیک، تغییرِ سازها و آماده شدنِ ماتریالِ موسیقایی برای ورود به دنیای متکثّرِ موسیقی و صنعتیشدنِ فرهنگِ موسیقایی، و نیز به امکانِ شنیدهشدنِ موسیقی بهمنزلة پدیداری غیرِ تمامیتخواه بهوساطتِ تکنولوژی، پرداخته خواهد شد.
۱۰. زایشِ «موسیقیِ نظری» از روحِ موسیقیِ عملی
در این جلسه پس از بررسیِ نظری و درعینِ حال انتقادیِ «مرگِ موسیقیِ کبیر» و پرداختن به جنبههای هستیشناختیِ آن، به امکانِ حیاتِ موسیقی بهمنزلة «موسیقیِ نظری» خواهیم پرداخت. در این جلسه بهصورتِ پراکنده از ایدههای هگل در درسهای زیباشناسی دربارة موسیقی و بحثِ مبادیشناختیِ فارابی در موسیقیِ کبیر نیز یاد خواهیم کرد.