نیچه یکی از بزرگترین و الهامبخشترین متفکران قرن بیستم یا به تعبیر خود او پیامبر عصر جدید است. تفکر زیباییشناسی وی که آغازگاه آن زایش تراژدی و تقابل دو گونه تفکر آپولونی و دیونیزوسی است، در تمامی ادوار تفکری وی حضور و جریان دارد. به باور وی انسان که زندگی برای او بی معنا و سراسر پوچ است با هنر به شورمندی میرسد و در نتیجه تحمل هستی را با آن ممکن میسازد. نیچه دو اصل متضاد آپولونی و دیونیزوسی را اصول تعیین کننده در طبیعت میداند ولی قبل از آن این دو را در هنر معنا میکند و بر این اساس تبلور اصل آپولونی را در هنرهای تجسمی و نقاشی و حتی شعر (که شروع آن دیونیزوسی ولی در انتها آپولونی است) و تبلور اصل دیونیزوسی را در موسیقی میداند. نیچه در این اندیشه تحت تاثیر واگنر دوست الهامبخش خود است. موضوع این جلسه شرح نگرش دیونیزوسی نیچه به هنر و موسیقی و تطبیق آن با نگرش واگنر است.